دسته‌ها
اشعار طنز

اکبر اکسیر (شاعر طنز پرداز _ روزنامه نگار)

اکبر اکسیر (شاعر طنز پرداز _ روزنامه نگار)

وی متولد چهارم اسفند ۱۳۳۲ در شهرستان آستارا در محله آبروان است.

در سال ۱۳۵۷ با ملیحه ی نظمی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو پسر به نام های عرفان و ایثار است.

اکسیر در شعرهایش فقط به مساله ی طنز نپرداخته و شعر هایی با موضوع جنگ نیز سروده است.

او به غیر از شاعری به نقد شعر و گرافیک نیز پرداخته است.

دوره ی ابتدایی و متوسطه را در شهرستان آستارا سپری کرد و تحصیلات دانشگاهی را در رشت به پایان برد.

اولین شعرش را در سال ۱۳۴۷ به چاپ رسانید و در این سال شاعری را آغاز کرد.

اکبر اکسیر (شاعر طنز پرداز _ روزنامه نگار)

معروفترین مقاله اش “آستارای من سارای من” است که به آستارای قدیم و جدید می پردازد.

در سال ۱۳۶۲ اولین آلبومش را به نام در “سوگ سپیداران ” به چاپ رسانید.

که شامل شعرهای قبل و بعد از انقلاب است.

بعد از اتمام تحصیلات به شغل شریف معلمی مشغول شد.

اولین انجمن ادبی بعد از انقلاب به وسیله ی او در آستارا پایه گذاری شد.

حدود ۱۰ سال از شعر کناره گیری کرد و به استراحت پرداخت.

تا اینکه در سال ۱۳۸۲ با شعر (بفرمایید بنشیند عزیز ) دوباره به شعر و شاعری پرداخت.

او در این دوره طنز را به طور کامل در اشعارش گنجانده است.

پس از مدتی شعر ادبی کانون را تاسیس و حلقه ی ادبی فرانو و شعر شبان را تشکیل داد.

اکبر اکسیر در حال حاضر ساکن آستارا و باز نشسته ی آموزش و پرورش است و در قالب های کلاسیک و شعر نو با همه ی مطبو عات ادبی سراسر کشور همکاری می کند.

از خصوصیات شعر فرانو اکبر اکسیر می توان به ایجاز، کوتاهی و طنزی که در درون شعر نهفته است و همین طور به کارگیری کلمات ساده و روان و همه پسند از محیط اطراف و مشکلات روزانه ی مردم جامعه اشاره کرد.

وی شعر های ترکی زیادی نیز در کارنامه دارد.

از جمله کتاب های دیگر اکسیر می توان به “پسته ی لال سکوت دندان شکن است” ، “زنبورها ی عسل دیابت گرفته اند” و … نام برد.

دسته‌ها
اشعار طنز

فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری

فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری

فریدالدین عطار در اواخر قرن ششم هجری قمری در کدکن، یکی از بخش های تربت حیدریه ی امروزی متولد شد.

کودکی عطار بعد از شورش غزها بود. او بعد از شورش غزها آموختن را شروع کرد.

پدر او به شغل عطاری (دارو فروشی) مشغول بود. عطار بعد از مرگ پدر، شغل او را ادامه داد.

پس از مدتی آن را کنار گذاشت و به خدمت عارف رکن الدین اکاف درآمد و به تزکیه ی نفس پرداخت.

مدتی بعد از مکه تا ماوراالنهر را سفر کرده و بسیاری از بزرگان آن زمان را زیارت کرد.

اوضاع نابسامان زمانه، از جمله درد، رنج، ظلم و ستم و فساد حاکم بر جامعه، عطار را بیش از هر چیز خشمگین کرده و اندیشه ی نوظهور او را سرشار از انتقاد نسبت به عاملان این اوضاع نابسامان می کرد.

او اندیشه های انتقادی اش را با سلاح طنز بیان می کرد.

می خواست با اشعار طنز گونه اش انسانیت و ایمان را در جامعه ی آن روز و دیگر دوران ها گسترش دهد.

فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری

او روشنفکری دانشمند بود، که با عوامل مخربی مثل جهل و نادانی و تعصب که افکار مثبت و درست را به نابودی می کشید، با زبان طنز به مبارزه بر می خاست.

با آثارش درد و رنج مردم زمانش را نسبت به نابسامانی های جامعه سامان بخشیده جهت می داد.

آثار عطار به دو دسته تقسیم می شود:
دیوان اشعار (قصایدغزلیات) و مثنویات (الهی نامه اسرارنامهمنطق الطیربلبل نامه_بی سر نامه و …)

عطار در مثنوی الهی نامه و مصیبت نامه زبان طنز را انتخاب کرده

و در آثار عرفانی اش برای رساندن منظور خود به مخاطب از شخصیت های الگویی مثل دیوانه یا  مجنون استفاده می کند.

سرانجام عطار نیشابوری در سال ۶۱۸ هجری قمری در زمان حمله ی مغول

در محدوده ی دروازه ی شهر به دست یک سرباز مغول کشته

و متاسفانه تمامی کتاب های او جز آثاری که قبل از حمله ی مغول به دیگر شهرها برده شده، سوزانده شد.

دسته‌ها
اشعار طنز

شرح طنز و انتقاد در غزلیات حافظ شیرازی

شرح طنز و انتقاد در غزلیات حافظ شیرازی

لسان الغیب شمس الدین محمد معروف به حافظ شیرازی، متولد ۷۲۷ هجری قمری در شیراز از معروفترین شعرای ایران زمین که اشعار و غزلیاتش نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا زبانزد است.

شهرتش در سرودن غزلیات بسیار زیبایش است.

که به غزلیات حافظ یا همان فال حافظ معروف است.

گفته می شود حافظ، به شیوه ی خواجوی کرمانی سخن می رانده و شیوه ی سخنش همانند خواجوست.

پدرش بهاءالدین محمد است که در زمان پادشاهی اتابکان فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت کرد.

حافظ از کودکی به تحصیل پرداخت.

بطوریکه در جوانی قرآن را حفظ کرده و بر تمام علوم دینی و ادبی زمانش مسلط بود.

او یکی از مشهورترین عالمان و ادیبان زمان خود بود و تخلص حافظ را به دلیل حفظ قرآن برگزید.

او در دوره ی خاندان اینجو زندگی می کرد و مورد توجه آنان بود.

نزد شیخ جمال الدین ابواسحاق حاکم شیراز جایگاه ارزشمندی داشت و سرانجام سلسله ی آل مظفر (امیر مبازالدین) بر این خاندان چیره شد و در نهایت پسران امیر مبارزالدین حکومت را از پدر گرفتند.

که آن ها هم احترام فراوانی به حافظ می گذاشتند.

در دوران شاه ابواسحاق حافظ به دربار رفته، شغل دیوانی را برگزید.

وی به دربار شاهان دیگر نمی رفت و از طریق دیوانی روزگار می گذرانید که پیشه ی اصلی حافظ بوده است.

شرح طنز و انتقاد در غزلیات حافظ شیرازی

از مهمترین ویژگیهای لسان الغیب حافظ، زبان طنز آمیز اوست که در همه ی دیوان خود دورویی و ریاکاری در مذهب را با زبان طنز بیان می کند.

او درد و رنج و ظلم و فساد جامعه ی زمان خود را به خوبی حس کرده و از آن انتقاد می کند.

ولی سلاح اجتماعی اش فقط طنز است.

شعر او شعری سیاسی است. و او افراد ریاکاری را به باد استهزا و سخره می گیرد، که از اعتقاد و مذهب مردم به نفع خود سو استفاده می کردند.

کسانی که وابسته به دین و حکومت بودند مثل صومعه، شحنه، محتسب و… را هدف قرار می داد.

دیوان حافظ ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چندین قصیده دارد.

وی در سال ٧٩١ و یا٧٩٢ در شیراز وفات یافت.

دسته‌ها
اشعار طنز

میرزا علی اکبر طاهرزاده (صابر )

میرزا علی اکبر طاهرزاده (صابر )

طاهرزاده در سال ۱۲۴۱ هجری شمسی در شاماخی آذربایجان (از شهرهای قدیمی شیروان) به دنیا آمد.

ازکودکی تحصیل را آغاز کرد.

۸ ساله بود که معلمش به هوش و زکاوت او در شعر پی برده و او را به سرودن شعر تشویق کرد.

او مدتی به مشهد, سمرقند و بخارا سفر کرد.

سپس به کربلا رفت.

زمانی به غزل و قصیده سرایی به زبان فارسی، ترکی و آذربایجانی پرداخت.

مترجمی نیز می کرد.

یکی از ترجمه هایش قطعه ای است از سعدی که صابر آن را از گلستان به ترکی ترجمه کرده است.

او با این ترجمه ها توانایی و استعدادش را در زبان ترکی و فارسی نمایان می کرد.

اشعار اولیه اش را به صورت نوحه و مرثیه می سرود.

وی با قصه های منظومش به آموزش و موعظه می پرداخت.

مدتی بعد وارد سیاست شد. اورا بنیانگذار شعر واقع گرایانه آذربایجان نیز می دانند.

میرزا علی اکبر طاهرزاده (صابر )

صابر در شعرش با ریاکاری، ظلم و ستم، نابرابری، جهل و نادانی و بی خبری مردم از زمانه، به ستیز بر می خیزد.

او طنز پردازی ماهر است که شعر و شاعری اش را در خدمت مردم ستم کشیده و در دفاع از آزادی و عدالت اجتماعی به کار می بست.

درد و رنج مردم زمانه ی خود را با زبانی ساده و طنز گونه و همه پسند نشان می داد.

صابر مدتی را در خدمت نشریه ی ملا نصرالدین بود و به جمع نویسندگان آن روزگار پیوست.

سرودهای طنزش با نام های مستعار (هوپ هوپ) که در زبان ترکی به معنی خفه شدن و (آغلارگوله ین) به معنی متبسم گریان و (ابونصر شیبانی) به چاپ رسید.

او در کنار شعرهای عامه پسند و طنز به شعر کودکانه هم توجه می کرد و شعرهایی هم برای کودکان می سرود.

سرانجام صابر را به دلیل افکار جدید و نوگرایانه به کفر متهم کردند.

او به دلیل فشارهای سخت آن زمان به باکو سفر کرد. در آنجا به تدریس زبان فارسی مشغول شد.

سرانجام این شاعر پر تلاش در راه بیداری مردم از ظلم و بیداد زمانه درسال ۱٢٩٠ هجری شمسی رخت از دنیای فانی بر بست.

دسته‌ها
اشعار طنز

میرزا محمد صادق (ادیب الممالک) فراهانی

میرزا محمد صادق (ادیب الممالک)فراهانی

ادیب الممالک شاعر، روزنامه نگار، ادیب و نویسنده ی مشهور دوران بیداری و مشروطه،

در سال ۱۲۷۷ هجری قمری در روستای گازران (اراک کنونی) در خانواده ای ادیب پرور به دنیا آمد.

پدرش میرزا حسین، نواده ی میرزا بزرگ قائم مقام و از سادات فراهان بود.

در نوجوانی، بعد از مرگ پدر همراه امیر نظام گروسی به دستگاه موید الدوله راه یافت.

و با کمک امیر نظام در مناطقی از آذربایجان، کردستان و کرمانشاه زندگی کرد.

سپس در تهران در دارالترجمه به کار مشغول شد.

در سال ۱۳۱۴ هجری قمری با کمک امیر نظام به آذربایجان سفر کرد

و ریاست مدرسه ی لقمانیه ی تبریز را به دست گرفت و روزنامه ی ادب را در تبریز انتشارداد.

سبک او در شعر خراسانی و نگارش او در کتاب هایش بیشتر آزادی خواهانه،

برای هشیار کردن مردم محروم و ستمدیده ی زمانه ی خود از  ظلم و بیدادگری حاکمان قدرت طلب و فاسد جامعه بود.

او از مشهورترین شاعران دوره ی مشروطیت است.

میرزا محمد صادق (ادیب الممالک)

اوضاع اجتماعی و سیاسی کشورش را در اشعارش به زیبایی بیان می کرد.

کلماتش دارای تازگی خاصی بودند. افکار و هنرش در مبارزه با نادانی و بی خبری مردم از زمانه بود.

شاعری است که نسبت به اوضاع جامعه اش از نظر سیاسی و اجتماعی بی تفاوت نیست.

گرایش او در شعر به سبک شعرای قدیمی است.

او در قطعه، قصیده، ترجیع بند، ترکیب بند و… مفاهیم سیاسی و اجتماعی زمان خود را آورده است.

ادیب الممالک علاقه مند به سرودن قطعه و قصیده بود.

در اشعارش زمانی که از طنز و هزل استفاده می کرد، مخاطب را به اندیشیدن و فکر وا می داشت.

او با بیان ظلم ستیزی و مبارزه با جهل و نادانی در اشعارش مردم را نسبت به حکومت تحریک می کرد.

ادیب الممالک سرانجام در پی یک سکته ی ناقص، در سال ۱۳۳۶ هجری قمری در سن ۵۸ سالگی در تهران از دنیا رفت و در آستانه ی حضرت عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد.

 

دسته‌ها
اشعار طنز

ابوالقاسم حالت (مترجم، محقق و طنز پرداز)

ابوالقاسم حالت (مترجم، محقق و طنز پرداز)

ابوالقاسم عبدالله فرد، متخلص به حالت، طنز پردازی که به قولی در سال ۱۲۹۸ هجری شمسی در تهران متولد شد.

او سراینده ی اولین سرود ملی ایران بعد از انقلاب با نام پاینده بادا ایران است.

وی پس از اتمام دوره دبیرستان، در شرکت ملی نفت مشغول به کار شد.

شعر طنز را از دوره ی مدرسه شروع کرد.

به مدت ۷ سال مقالاتش در روزنامه ی کیهان چاپ می شد.

به جز مقالات طنز آمیز، آثاری مثل کلیات حالت، دیوان شوخ و خروس لاری را در کارنامه خود دارد.

ابوالقاسم حالت (مترجم، محقق و طنز پرداز)

وی در آثارش، مسایل و واقعیات جامعه را خیلی دقیق، به شکل طنز بیان می کرد.

او زبان های عربی، انگلیسی و فرانسوی را در جوانی آموخت و بیشتر از نصف عمر خود را در سرودن اشعار طنز سپری کرد.

دیوانش شامل قصاید عرفانی و اخلاقی است؛ چنانکه خود می گوید: “هر شعری که هدفی در زمینه ی اخلاق و کمالات انسانی داشته باشد قابل مطالعه است، حتی اگر تکرار گفته های دیگران باشد.”

در سال ۱۳۱۷ با مجله ی طنز توفیق، همکاری می کرد و امضا و نامش را در اشعار به صورت مستعار می نوشت. مثلا امضای هدهد میرزا و اسامی مثل خروس لاری و … .

چون به مسایل دینی علاقه داشت.

هر هفته چند رباعی از کلمات حضرت علی (ع) را ترجمه و در مجله آیین اسلام به چاپ می رسانید.

از جمله اشعار وی، (ای مادر عزیز که جانم فدای تو، قربان مهربانی و لطف و صفای تو را می توان نام برد.)

سرانجام وی در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در سوم آبان ماه بر اثر سکته ی قلبی درگذشت.

او قسمتی از وصیت نامه ی خود را بصورت طنز درآورده:

“بعد مرگم نه به خود زحمت بسیار دهید
نه به  من  بر سر گور  و  کفن آزار  دهید
وین  زبان را  که  خداوند زبان بازی بود
به  فلان هوچی رند  از  پی گفتار  دهید
کله ام که همه عمر  پر از گچ بوده  است
تحویل   علی   اصغر    گچکار    دهید…”

دسته‌ها
اشعار طنز

عبید زاکانی (طنزپرداز، منتقد، نویسنده و شاعر)

عبید زاکانی (طنزپرداز، منتقد، نویسنده و شاعر)

نظام الدین عبیدالله زاکانی قزوینی، شاعر، لطیفه پرداز و منتقد بزرگ، منتسب به خاندان زاکان بوده، که اصالتا عرب بودند و به ایران مهاجرت کرده و در محدوده ی قزوین سکنی گزیدند.

تولد او را در قزوین بین سالهای ۶۹۰ تا ۷۰۱هجری شمسی میدانند. او را می توان بزرگ ترین لطیفه پرداز زمان خود دانست.

در مورد مذهبش بررسی هایی صورت نگرفته ولی در کلیاتش ترکیب بندی دارد،

که بعد از حمد خداوند و بر شمردن صفات پیامبر وقتی به خلفای چهارگانه می رسد،

خود را سگ درگاه مولا علی(ع) می داند و در ادامه بیان می کند که محبت حسنین (امام حسن امام حسین) او را کافی است.

عبید زاکانی (طنزپرداز، منتقد، نویسنده و شاعر)

پس تا حدود زیادی می توان در کلیاتش به مذهب او پی برد.

او در انواع شعر استاد و سبک نوشتاری اش طنز است.

که با زبان هزل، طنز و نکوهش وضعیت سیاسی و اخلاقی زمانه ی خود را بیان می کند.

به همین علت مردم عامه، عبید را به خاطر اشعار طنزش می شناسند.

اشعار او به دو قسمت تقسیم می شود:

۱اشعار هزل  ۲اشعار جدی

و آثار ادبی اش شامل رباعیات، قصاید، غزلیات و عشق نامه است.

او نویسنده ای آگاه نسبت به مسایل جامعه ی خود بوده است.

شهرت او بیشتر به دلیل انتقاد با زبان شیرین است که از طریق هزل و شوخی در آثار منظوم و منثورش نمایان است.

مانند منظومه ی موش و گربه که در آن به شهرت رسید.

دیوان لطایفش شامل رساله ی اخلاق الاشراف، ریش نامه، صد پند، رباعیات، رساله ی دلگشا، منظومه ی موش و گربه و ترجیع بند است.

حمدالله مستوفی در کتاب تاریخ گزیده (به سال۷۳۰ هجری _ قمری ) عبیدالله را شاعر و نویسنده ای با آثار خوب نام می برد.

تذکره نویسان وفات او را بین سالهای ۷۶۸ تا ۷۷۲ هجری دانسته اند.

محل دفنش نیز ناشناخته است. به روایتی مقبره ی او را در دزفول یا ماهان کرمان می دانند.

شعری از عبید:
“یارب از کرده به لطف تو پناه آوردیم
به امید  کرمت  روی  به  راه  آوردیم”

دسته‌ها
اشعار طنز

میرزاده عشقی (شاعر آزادی خواه)

میرزاده عشقی (شاعر آزادی خواه)

سید محمدرضا کردستانی متخلص به میرزاده ی عشقی

شاعر آزادی خواه، خوش مشرب، نیکو صفت، روزنامه نگار و نمایشنامه نویس دوره ی مشروطیت؛

متولد بیستم آذر ماه ۱۲۷۳ هجری شمسی در همدان است.

او تاریخ و جغرافیای ایران باستان و اقتدار مردان کهن آن زمان را ستوده،

با حسرت از عقب ماندگی علمی و سیاسی ایران زمان خود سخن می راند.

او آموزش را ابتدا در مکتب خانه های قدیم و سپس در ۷ سالگی در مدارس دیگر تهران ادامه داد.

در ۱۷ سالگی تحصیل را رها کرده، وارد کارهای اجتماعی شد.

در ابتدای جنگ جهانی اول همراه با سیاستمداران دیگر به استانبول رفت.

میرزاده عشقی (شاعر آزادی خواه)

عشقی عاشق پیشرفت کشورش بود

و تاکید بر رابطه ی علم و قدرت آمیخته با هم را داشت.

او سابقه ی ایرانیان قدیم را در اقتدار کشور از نظر علم و قدرت بسیار بالاتر از زمان خود می دید

و این ویژگی در آثارش مشهود است.

از نخستین آثار او می توان به نوروزی نامه،

ایران رستاخیز و شهر یاران ایران که در استانبول به نگارش درآورد، نام برد.

او پس از بازگشت، به همدان و سپس به تهران رفت.

با عده ای از نویسندگان ارتباط برقرار کرد

و با زبان زهرآگین قلمش، بیشتر نخست وزیر وقت، وثوق الدوله را نشانه گرفت.

سرانجام اشعار طنز و طعنه زننده اش موجب شد تا وثوق الدوله دستور دستگیری او را صادر کرده و اورا به زندان بیاندازد.

نوشته های انتقادی و مبارزات سیاسی این شاعر جوان تا پایان عمر کوتاهش ادامه داشت.

از قدیمی ترین آثارش نوروزی نامه است، که ۱۵ روز پیش از بهار ۱۲۹۷ در استانبول به نگارش در آورد.

غیر از هزلیات و هجویه های بسیار تلخ، خطاب به اوضاع زمان خودش، اشعار منحصر به فردی مانند: کفن سیاه(در دفاع از مظلومیت زنان و آینده ی سیاه آنان)، ایران رستاخیز، نوروزی نامه و … دارد.

سرانجام در صبح ۱۲ تیرماه ۱۳۰۳ هجری شمسی در منزلش مورد اصابت گلوله دو فرد ناشناس قرار گرفته و ترور شد.

او هنگام مرگ تنها ۳۱ سال داشت.

دسته‌ها
اشعار طنز

عارف قزوینی و شعر دلاکیه

عارف قزوینی

عارف قزوینی متولد ۱۲۵۹ هجری شمسی در قزوین است.

او از شاعران و تصنیف سرایان ایرانی دوره ی مشروطه است.

شیوه ی طنز سرایی او را می توان در شعر دلاکیه او جستجو کرد.

پدرش ملا هادی و وکیل بود.

عارف در قزوین آموزش صرف و نحو فارسی و عربی را فرا گرفت.

در خط نویسی شکسته و نستعلیق هم بسیار توانا بود.

در ۱۷ سالگی عاشق دختری شد. پنهانی با او ازدواج کرد و تصنیف ” دیدم صنمی را” در وصف او سرود.

ولی پس از مطلع شدن خانواده ی دختر فشارها زیاد شد و عارف به ناچار آن دختر را طلاق داد و تا آخر عمر هم ازدواج نکرد.

تصنیف های او بیشتر درباره ی زمانه خویش است و تاثیر زیادی در جامعه ی آن روزگار می گذاشت.

عارف  اولین کسی است که در ایران کنسرت اجرا کرد.

عارف قزوینی

در سراسر زندگی اش همیشه صراحت داشته و این در تصنیف های اجتماعی و سیاسی او نمایان است.

از آثارش می توان به دیوان اشعار و تصنیف های او اشاره کرد.

تصنیف “گریه را به مستی بهانه کردم” برای انتقاد و اعتراض بیگانگان در کشور سرود

و همین تصنیف باعث شد تا تحت تعقیب قرار گرفته، فرار کند.

سرود ملی مشروطه ی او “از خون جوانان وطن لاله دمیده” هنوز در ذهن ملت ایران باقی است.

او با موج انقلاب مشروطه به سرودن شعر، تصنیف و ترانه پرداخت.

بعضی از شاعران مشروطه مانند عارف شعر طنز مشروطه را با بیانی ساده و عامیانه بیان می کردند.

که آهنگین و معمولا اجتماعی و اعتراضی بود.

آن ها از اشکال جدید و تازه ای در شعر طنز استفاده می کردند.

عارف اواخر عمر خود را در خانه ای اجاره ای با یک پرستار سپری کرد.

سرانجام در سال  ۱۳۱۲ هجری شمسی  پس از ۱۰ روز بیماری سخت درگذشت.

پروین اعتصامی (رخشنده اعتصامی) و طنز نیش دار

دسته‌ها
اشعار طنز

پروین اعتصامی (رخشنده اعتصامی) و طنز نیش دار

پروین اعتصامی (رخشنده اعتصامی)

پروین اعتصامی متولد ۱۲۸۵ هجری شمسی در تبریز، مشهورترین شاعر زن ایرانی است.

شاعری که برای بیان اعتراضات و انتقادات، اشعارش را با کنایات طنزآمیز بیان می کرد.

در کودکی همراه با خانواده به تهران نقل مکان کردند.

فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت.

پدرش مردی بزرگ، اندیشمند و از مترجمان معاصر ایرانی زمان خود بود.

که در سرنوشت پروین در سرودن شعر، نقش شایسته ای داشت.

زمانی که به استعداد دخترش پی برد، به او در زمینه ی شعر سرودن کمک کرد.

پروین غیر از پدر زیر نظر استادانی همچون  ملک الشعرای بهار و دهخدا سرودن را آغاز کرد.

پدرش اعتصام الملک، مدیر مجله ی بهار بود.

پروین اعتصامی (رخشنده اعتصامی)

اولین شعر پروین هم در مجله ی پدرش چاپ شد.
خانواده پروین اهل مطالعه بودند.

او مطالب علمی در اشعارش را، از گفتگوی خانواده در می یافت.

در نوجوانی به دیوان شاعران بزرگی مثل نظامی، مولوی، ناصرخسرو، فرخی و…که از شاعران بزرگ فارسی زبان  بودند آشنا بود.

او برخی از زیباترین اشعارش را در نوجوانی سرود. که گاهی اشعارش گزنده و گاهی هم گذرا بود.

مثلا در مناظره ی دزد و قاضی، با طنز و انتقاد، جامعه ای را که دچار هرج و مرج شده، به تصویر می کشد.

طنز نیش دار دیگر او را در ابیات ” دو قطره خون” می توان دید.

یا در سه قطعه ی “دیوانه و زنجیر” “مست و هشیار” “سر و سنگ” طنز را به روش تجاهل المعارف (کودن نمایی) بیان کرده است.

او در ۲۸ سالگی ازدواج کرد ولی به دلیل اختلاف فکری از همسرش جدا شد.

بعد از جدایی از همسر، به شغل کتابداری مشغول شد.

تنها اثر چاپ و مثتشر شده از وی دیوان اشعار اوست، که شامل ۶۰۶ شعر در قالب مثنوی، قطعه و قصیده است.

سرانجام پروین اعتصامی در سال ۱۳۲۰ در سن ۳۵سالگی بر اثر بیماری حصبه در تهران در گذشت

و در حرم حضرت معصومه در آرامگاه خانوادگی اش به خاک سپرده شد.

روز ۲۵اسفند ماه به پاس خدمات او روز پروین اعتصامی نامگذاری شده است.

پایان پیام
سطر یک